یحیی الارض بعد موتها

تَرَکِ لب هایِ اصغر کافی بود

تا آب را هم نفرین کند

اربا اربا که جای خود دارد.

پ.ن: چه صبری دارد حسین...

حَرَم

همین حَریمِ چشم های توست

وقتی تبدارِ حسین اند.

پ.ن: روضه خوان روضه بخوان!

رد کربلا مانده

روی پلاک

رد پلاک 

روی سینه

رد سینه 

روی استخوان...

پ.ن: رد یک عکس مانده,روی اشک های دخترک,از پدر...فقط.

کمرِ حسین

تازه

بعد از شهادت شکست

زخم زبان ها...

+

پ.ن1: انتظار شاهکار بودن از کلیپ صوتی نداشته باشید چون کار دومم هست.

پ.ن2: ترکیبی از سخنان استاد پناهیان و حاج محمود کریمی.

سر به هوا بودن

خوب است

گاهی باید

از زمین و اهلش برید.

پ.ن: آنقدر زمینی شدیم که "ماه" را از یاد بردیم...

از بس متحجر بود

روشنفکر خطاب شد.

پ.ن: نورِ بعضی فکرها, چشم را میزند...!

این گوش ها

به روضه عادت دارند

آتش جهنم؟

حاشا...!

پ.ن: این چشم ها وقف حسین اند...

خدایا 

عاشقم کن

همین.

پ.ن: حسینی ام کن...

میشود

امسال

میر و علمدار بیاید...؟

پ.ن: لعن الله من حال بینک و بین ماء الفرات..

آب

از شما که دریغ شد

بهانه گیر شد.

پ.ن: آه رباب گرفت,دنیا کم آب شد...

< برگرفته شده از صدای نور