یحیی الارض بعد موتها

۲۰ مطلب در تیر ۱۳۹۳ ثبت شده است

وقتی

موهایت را به باد سپردی

"آزادی یواشکی" ات

رسوایی علنی شد...

پ.ن: اوج حیا این است که آدمى از خودش حیا کند./امام علی علیه السلام

آب میشوم

وقتی

ارحم الراحمین بودنت را

به رخم میکشی.

پ.ن: عجب صبری داری خدا...!

باید به جای "جمره"

"رمی نفس" میکردند

حاجیان

پ.ن: الهی العفو...

چشم هایم

روزه ی اشک گرفته اند

از آنروز

که دلم

اسپند شد برای بدرقه ات...

پ.ن: عجب مصیبتی ست نتوانی یک دل سیر گریه کنی...

تو فقط بگو

روزی چند "جزء" بخوانم

روی ماهت را

تا 

آخر ماه رمضان "ختم" شوی

پ.ن: رخ عیان کن ماه شب چارده...

"شش گوشه" ات که راهم نمیدهی

شکایتت را به "شش ماهه" ات میکنم...

پ.ن: منم دل دارم ارباب...

افطار میکنم

هرروز

نبودنت را 

با خون دل

پ.ن : ندارد.

نیستی

و نبودنت هنوز

هوای دلم که هیچ

هوای چشمانم را هم 

فقط جمعه ها "کمی تا قسمتی" ابری میکند.

پ.ن: اگر آدم بودم همین دوشنبه می آمدی...

خدایا نمیشد

روزه

شامل غصه هم میشد...؟

پ.ن: سیر شدم...

ببخشید

که اشک هایم

قد تنهایی ام نیست...

تا حجم نبودنت را پر کند.

پ.ن: ببخشید که فقط جمعه ها امام "زمان" هستی...

< برگرفته شده از صدای نور